یادداشت های گاه و بیگاه

از همه جا، از همه چیز

یادداشت های گاه و بیگاه

از همه جا، از همه چیز

هرگاه موضوعی به نظرم جالب برسد، در این وبلاگ درباره آن می نویسم. برای جزئیات بیشت صفحه«درباره» را بخوانید.

روغنی

پنجشنبه, ۲۹ آبان ۱۳۹۳، ۱۰:۱۶ ق.ظ
یادداشت های گاه و بیگاه - روغنیدوستی از قول استادش نقل می کرد:

در ایام جوانی یک روز در محل کار روغن آورده بودند و می فروختند.
همکاری گفت : روغن خوبی آورده اند؛ شما نمی خرید؟
گفتم : خیر.
پرسید: چرا؟
گفتم : نمی خواهم روغنی شوم! روغن را که بخرم هرکسی ببیند؛ خواهد پرسید از کجا خریدی ؟ چند خریدی  ؟ کی خریدی ؟ باز هم دارند ؟ شاید هم راهنمایی هایی خواهند کرد که فلان جا هم روغن خوبی دارند و قیمتش خوب است و ... به این ترتیب فکر و ذکر من روغن و مرغوبیت و قیمت آن خواهد شد. طرحهایی برای خریدروغن بهتر در آینده خواهم ریخت و ... من نمی خواهم فکرم روغنی شود که اگر بشود جایی برای تفکرو تدبر و پژوهش نمی ماند!

این روزها خودم  را که نگاه می کنم می بینم که روغنی شده ام؛  خیلی روغنی!
آنقدر روغنی که دفترچه تلفنم پر است از آدرس  و شماره تلفن های گردو فروشی ها و کلوچه پزهای تویسرکان! 

آنقدر روغنی که وقتی همکارم به درجه علمی دانشیاری رسید؛ به جای پرسیدن  راه و رسم پژوهش ، بهش یادآوری کردم که باید مهمانی مفصلی در یک رستوران خوب برای همکارانش بگیرد!

آنقدر روغنی که ... 

 


,,
  • محرم منصوری زاده

دانشگاه

روغنی

غفلت

پژوهش

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی