یادداشت های گاه و بیگاه

از همه جا، از همه چیز

یادداشت های گاه و بیگاه

از همه جا، از همه چیز

هرگاه موضوعی به نظرم جالب برسد، در این وبلاگ درباره آن می نویسم. برای جزئیات بیشت صفحه«درباره» را بخوانید.

وقتی همه سر کارند!

پنجشنبه, ۳۱ مرداد ۱۳۹۲، ۰۱:۴۹ ب.ظ

دوستی تعریف می کرد که «سالی در دهه هفتاد شمسی والدین محترم قول دادند که تعطیلات عید را به لوس آنجلس می رویم. آذر ماه که شد؛ گفتند آمریکا برویم برای چی؟ همین دوبی مثل آمریکاست؛ هزینه اش هم کمتر است. بهمن ماه تصمیم بر این شد که عید را به کیش خودمان برویم. اسفند ماه به خاطر شلوغی کیش تصمیم گرفتیم که به شابدوالعظیم برویم. عید که شد؛ همین هم یادشان رفت!". حالا این شده حکایت من و پیامک های تبلیغاتی.

حقوق کارمندان دولت معمولا از بیست و چهارم ماه به بعد پرداخت می شود. شرکت های مختلف مسافرتی و بازرگانی هم درست از همین زمان برای خالی کردن حساب این کارمندان فعال می شوند. تبلیغ تلفنی و پیامکی یکی از آن فعالیت هاست. این پیامک ها روند جالبی دارند. دقت بفرمایید:

بیست و چهارم : پیامک های «تور 5 روزه خارجی فقط دو سه میلیون تومان » گوشی موبایلم را به صدا در می آورند. مقصد همه جاست؛ آنتالیا، قبرس، گرجستان، و برخی جاها که برای اولین بار اسمشان را می بینم!

بیست و پنچم: پیامک «تور دو روزه کیش» می رسد. گاهی هم جاهای دیگر مثل کاشان و سرعین اردبیل و...

بیست و ششم: اطلاعیه فروش فوق العاده پوشاک و لوازم خانگی همراه با تور رایگان شابدالعظیم!

بیست و هفتم: برنامه شاد و مفرح عمو پورنگ یا عمو حمید یا خاله شادونه یا یکی دیگر در همین مایه ها!

بیست و هشتم: خانم مودبی از ایرانسل تماس می گیرد و خبر می دهد که سیم کارتی با شماره ویژه ای برای من دارد و آن را بیست هزار تومان به من می فروشد!

بیست و نهم: از شرکت بیمه پیامک می رسد که بیمه ماشین تمام شده و باید هرچه زودتر اقدام کنم. تاکید می کند که جمعه بیمه ندارم و نباید ماشین را بیرون ببرم!

سی ام: آقای مامور بیمه هر هشت ساعت یکبار زنگ می زند و  یادآوری می کند.

سی و یکم: همه می فهمند که سرکارند و از ما آبی گرم نمی شود! دیگر پیامکی نمی رسد. تماسی هم نمی گیرند. همه فراموشم می کنند تا بیست و چهارم ماه بعد!


  • محرم منصوری زاده

نقل محفل

چهارشنبه, ۳۰ مرداد ۱۳۹۲، ۰۱:۱۷ ق.ظ

دنبال مطلبی درباره تحلیل نتایج جستجوی گوگل می گشتم که متوجه شدم خود گوگل سرویس جالبی در این زمینه دارد. google trends ‌سرویسی است که جستجویهای انجام شده در بازه های زمانی معین و مبدا آنها را تجزیه و تحلیل کرده و در قالب نقشه و نمودار نشان می دهد. هویجوری علاقمند شدم که بدانم برنامه هسته ای ایران برای چه کسانی مهم است. نقشه تحلیلی گوگل برای عبارت iran nuclear program این مطلب را با گرافیک زیر به خوبی نشان می دهد. می توان دید که عملا برنامه ای هسته ای ما فقط برای ساکنان آمریکای شمالی مهم است!

نکته دیگر اینکه جستجوی عبارات مشابه مانند iranian nuclear program و iranian nuclear threat هم نتایج مشابهی دارد.  نتیجه اخلاقی این مطلب این است آقای ظریف باید بداند که با چه کسانی سر برنامه هسته ای ایران گفتگو کند!

  • محرم منصوری زاده

پس از گوگل خوان

يكشنبه, ۱۳ مرداد ۱۳۹۲، ۰۶:۴۲ ب.ظ
بالاخره این جناب گوگل خان سرویس «گوگل خوان» را بست و دست خیلی ها را توی پوست گردو گذاشت. اگر شما هم مثل من از کاربران این سرویس بوده اید می توانید از جایگزین های زیر استفاده کنید:

اگر فقط می خواهید به فیدها دسترسی داشته باشید و بخوانید، گزینه های زیادی دارید:

1- http://cloud.feedly.com/   و تعدادی سایت مشابه امکان دسترسی به فیدها را فراهم می کنند

2- انواع نرم افزارهای رومیزی فیر خوان مانند Feed Reader که باید روی هر کامپیوتری که می خواهید استفاده کنید، نصب نمایید

 اگر قصد انتشار آنها را دارید، این گزینه ها به درد می خورند:

1-  شاید خط لوله یاهو بهترین گزینه باشد. با این ابزار فیدهای مختلفرا کنار هم مرتبط می کنید و خروجی مورد نظرتان را تولید می کنید.

2- خودتان زحمت بکشید و با JQuery + JSON به صورت آنلاین فیدها را بخوانید و در سایت خود با فرمت دلخواه نشان دهید. 

در این وبلاگ بخش «نوشته های دیگران» با خط لوله یاهو و بخش «شما هم ببینید» با کد نویسی به روز می شوند.

  • محرم منصوری زاده

بحران خاورمیانه

شنبه, ۵ مرداد ۱۳۹۲، ۱۱:۵۶ ب.ظ

اول: تنها افطاری را که تا نیمه رمضان دعوت بودم از دست دادم. عصر بدموقع خوابم برد و تا افطار خواب بودم. اکنون این مهمترین بحران خاورمیانه از نظر بنده است*.

دوم: بیش از 3500 استاد از دانشگاه های مختلف کشور به حسن کلیدساز نامه نوشته اند و تهدید کرده اند که درصورتی که وزیر علوم بوی فتنه بدهد؛ در داخل و خارج دانشگاه اغتشاش می کنند. تاکنون ثابت شده که دو نفر از اساتید امضا کننده قبل از انتخابات مرحوم شده اند؛ این یعنی امضا از دیار باقی! و چندتایی هم امضای خود را پس گرفته اند و دارند می گیرند. نکته دیگر این که آقا بی خیال انتخابات و حماسه و امید به تغییر و  رییس جمهور منتخب، وزیر باید کسی باشد که ما می پسندیم! و متاسفانه این ندای اغتشاش از حلقوم فرهیخته ترین اقشار جامعه خارج می شود!

سوم: اخوان المسلمین با محمد مرسی به قدرت رسید و داشتند به همدیگر مرسی و آفرین و خسته نباشید می گفتند که این ممد آقا جوگیر شد و یکی یکی سران مملکت را انداخت زندان. تا جایی که آنهایی که زندان بودند، قدرتشان بیشتر از آدمهای بیرون زندان شد و آمدند بیرون و خود مرسی را زندانی کردند. حالا در همان میدان التحریر طرفداران مرسی با حکومت کودتا می جنگند و صدتا صدتا کشته می دهند. ظریفی می گفت اخوان المسلمین با بیداری اسلامی سرکار آمدند و حالا همه مردم مصر دچار بدخوابی اسلامی شده اند!

چهارم: آی آدمها که در ساحل نشسته شاد و خندانید؛ حال همه ما خوب است، اما شما باور نکنید!

پنجم:  این ابیات مناسبتی  را دوست خوبم قاسم فرستاده است. لذت می بریم ...

روزه دارم من و افطارم از ان لعل لبست / اری افطار رطب در رمضان مستحبست
روز ماه رمضان زلف میفشان که فقیه /  بخورد روزه خود را بگمانش که شبست
زیر لب وقت نوشتن همه کس نقطه نهد / این عجب نقطه خال تو به بالای لب است
یارب این نقطه لب را که به بالا بنهاد / نقطه هر جا غلط افتاد مکیدن ادب است
شحنه اندر عقبست و من از ان میترسم / که لب لعل تو الوده به ماء العنب است
پسر مریم اگر نیست چه باک است ز مرگ / که دمادم لب من بر لب بنت العنب است
منعم از عشق کند زاهد و اگه نبود / شهرت عشق من از ملک عجم تا عرب است
گفتمش ای بت من بوسه بده جان بستان / گفت رو که این سخن تو نه شرط ادب است
زاهد از بهر خدا منعم از عشق مکن / هر کسی منع من از عشق کند زن جلب است
عشق انست که از روی حقیقت باشد / هر که را عشق مجازیست حمال الحطب است
گر صبوحی به وصال رخ جانان جان داد / سودن چهره به خاک سر کویش ادب است


*برداشت آزاد از« تو رفته ای و بحران نوشیدن چای بی تو در این خانه مهمترین بحران خاورمیانه است و این احمق ها هنوز سر نفت می جنگند»

  • محرم منصوری زاده

بحران خاورمیانه

شنبه, ۵ مرداد ۱۳۹۲، ۰۷:۰۵ ب.ظ
یادداشت های گاه و بیگاه - بحران خاورمیانهاول: تنها افطاری را که تا نیمه رمضان دعوت بودم از دست دادم. عصر بدموقع خوابم برد و تا افطار خواب بودم. اکنون این مهمترین بحران خاورمیانه از نظر بنده است*.

دوم: بیش از 3500 استاد از دانشگاه های مختلف کشور به حسن کلیدسازنامهنوشته اند و تهدید کرده اند که درصورتی که وزیر علوم بوی فتنه بدهد؛ در داخل و خارج دانشگاه اغتشاش می کنند. تاکنون ثابت شده که دو نفر از اساتید امضا کننده قبل از انتخاباتمرحومشده اند؛ این یعنی امضا از دیار باقی! و چندتایی هم امضای خود راپسگرفته اند و دارند می گیرند. نکته دیگر این که آقا بی خیال انتخابات و حماسه و امید به تغییر و  رییس جمهور منتخب، وزیر باید کسی باشد که ما می پسندیم! و متاسفانه این ندای اغتشاش از حلقوم فرهیخته ترین اقشار جامعه خارج می شود!

سوم: اخوان المسلمین با محمد مرسی به قدرت رسید و داشتند به همدیگر مرسی و آفرین و خسته نباشید می گفتند که این ممد آقا جوگیر شد و یکی یکی سران مملکت را انداخت زندان. تا جایی که آنهایی که زندان بودند، قدرتشان بیشتر از آدمهای بیرون زندان شد و آمدند بیرون و خود مرسی را زندانی کردند. حالا در همان میدان التحریر طرفداران مرسی با حکومت کودتا می جنگند و صدتا صدتا کشته می دهند. ظریفی می گفت اخوان المسلمین با بیداری اسلامی سرکار آمدند و حالا همه مردم مصر دچار بدخوابی اسلامی شده اند!

چهارم: آی آدمها که در ساحل نشسته شاد و خندانید؛ حال همه ما خوب است، اما شما باور نکنید!

پنجم:  این ابیات مناسبتی  را دوست خوبمقاسمفرستاده است. لذت می بریم ...

روزه دارم من و افطارم از ان لعل لبست / اری افطار رطب در رمضان مستحبست
روز ماه رمضان زلف میفشان که فقیه /  بخورد روزه خود را بگمانش که شبست
زیر لب وقت نوشتن همه کس نقطه نهد / این عجب نقطه خال تو به بالای لب است
یارب این نقطه لب را که به بالا بنهاد / نقطه هر جا غلط افتاد مکیدن ادب است
شحنه اندر عقبست و من از ان میترسم / که لب لعل تو الوده به ماء العنب است
پسر مریم اگر نیست چه باک است ز مرگ / که دمادم لب من بر لب بنت العنب است
منعم از عشق کند زاهد و اگه نبود / شهرت عشق من از ملک عجم تا عرب است
گفتمش ای بت من بوسه بده جان بستان / گفت رو که این سخن تو نه شرط ادب است
زاهد از بهر خدا منعم از عشق مکن / هر کسی منع من از عشق کند زن جلب است
عشق انست که از روی حقیقت باشد / هر که را عشق مجازیست حمال الحطب است
گر صبوحی به وصال رخ جانان جان داد / سودن چهره به خاک سر کویش ادب است

*برداشت آزاد از« تو رفته ای و بحران نوشیدن چای بی تو در این خانه مهمترین بحران خاورمیانه است و این احمق ها هنوز سر نفت می جنگند»


,,
  • محرم منصوری زاده

راهنمای نگارش مقاله

دوشنبه, ۲۰ خرداد ۱۳۹۲، ۱۱:۰۱ ق.ظ

نگارش مقاله علمی و انتشار نتایج پژوهش مهمترین کاری است که هر دانشجوی تحصیلات تکمیلی باید انجام دهد. یادگیری روش درست و دقیق نگارش مقاله می تواند پذیرش سریع مقاله و همچنین صرفه جویی در وقت را به دنبال داشته باشد. دکتر کبیر1 مراحل زیر را برای نگارش مقاله پیشنهاد کرده اند که امیدوارم مورد استفاده علاقمندان قرار گیرد.

گام اول

1-1 در سه پاراگراف، هدف، روش و چگونگی ارائه نتایج را بیان کنید.

1-2 مراجع اصلی را مشخص کنید و ارتباط کارتان را با آنها بیان کنید.

گام دوم

2-1 دیاگرام ها، جدولها و شکلهای لازم را با توضیحات رسا برای هر کدام، آماده کنید.

2-2 فهرست اولیه مطالب را با بخش بندی مناسب و عناوین گویا تهیه کنید.

گام سوم

3-1 در پیش نویس اول، مقاله را از نظر فنی بنویسید و به چگونگی نگارش نپردازید.

3-2  لازم است این مطالب را پوشش بدهید: مقدمه و مرور بر کارهای مشابه، جایگاه کار شما در بین آنها، توضیح روش، معرفی مجموعه داده و شرایط آزمایش، نتایج آزمایش، بحث و بررسی نتایج، جمع بندی و فهرست مراجع.

گام چهارم

4-1 در پیش نویس دوم، مقاله را از نظر نگارشی و از دید خواننده مقاله اصلاح کنید.

4-2 بعد از دست کم یک روز، این پیش نویس را دوباره اصلاح کنید.

گام پنجم

5-1 مقاله را با توجه به فرمت مورد نظر کنفرانس یا مجله آماده کنید.

5-2 چکیده را بخوانید و در صورت لزوم آنرا اصلاح کنید. 


توجه:

نگارش مقاله حتما گام به گام انجام شود. در هر گام با مولفین دیگر مشورت و اصلاح شود.

برای گرفتن اصلاحات مولفین دیگر، مقاله به صورت یک خط در میان در اختیار آنان گذاشته شود.

بخش قدردانی فراموش نشود.

اگر مقاله از پشتیبانی مالی برخوردار بوده است، در صفحه اول یا بخش قدردانی ذکر شود.

ترتیب نام مولفین درست باشد.

آدرس درست هر یک از مولفین از خودشان گرفته شود. 

هنگام ارسال مقاله به کنفرانس یا مجله، فراموش نکنید یک کپی هم برای مولفین دیگر مقاله بفرستید.

------------------------------------------------

1) دکتر احسان اله کبیر، استاد مهندسی برق، دانشگاه تربیت مدرس

  • محرم منصوری زاده

راهنمای نگارش مقاله

دوشنبه, ۲۰ خرداد ۱۳۹۲، ۰۶:۳۰ ق.ظ
یادداشت های گاه و بیگاه - راهنمای نگارش مقاله

نگارش مقاله علمی و انتشار نتایج پژوهش مهمترین کاری است که هر دانشجوی تحصیلات تکمیلی باید انجام دهد. یادگیری روش درست و دقیق نگارش مقاله می تواند پذیرش سریع مقاله و همچنین صرفه جویی در وقت را به دنبال داشته باشد. دکتر کبیر1مراحل زیر را برای نگارش مقاله پیشنهاد کرده اند که امیدوارم مورد استفاده علاقمندان قرار گیرد.

گام اول

1-1 در سه پاراگراف، هدف، روش و چگونگی ارائه نتایج را بیان کنید.

1-2 مراجع اصلی را مشخص کنید و ارتباط کارتان را با آنها بیان کنید.

گام دوم

2-1 دیاگرام ها، جدولها و شکلهای لازم را با توضیحات رسا برای هر کدام، آماده کنید.

2-2 فهرست اولیه مطالب را با بخش بندی مناسب و عناوین گویا تهیه کنید.

گام سوم

3-1 در پیش نویس اول، مقاله را از نظر فنی بنویسید و به چگونگی نگارش نپردازید.

3-2  لازم است این مطالب را پوشش بدهید: مقدمه و مرور بر کارهای مشابه، جایگاه کار شما در بین آنها، توضیح روش، معرفی مجموعه داده و شرایط آزمایش، نتایج آزمایش، بحث و بررسی نتایج، جمع بندی و فهرست مراجع.

گام چهارم

4-1 در پیش نویس دوم، مقاله را از نظر نگارشی و از دید خواننده مقاله اصلاح کنید.

4-2 بعد از دست کم یک روز، این پیش نویس را دوباره اصلاح کنید.

گام پنجم

5-1 مقاله را با توجه به فرمت مورد نظر کنفرانس یا مجله آماده کنید.

5-2 چکیده را بخوانید و در صورت لزوم آنرا اصلاح کنید. 


توجه:

نگارش مقاله حتما گام به گام انجام شود. در هر گام با مولفین دیگر مشورت و اصلاح شود.

برای گرفتن اصلاحات مولفین دیگر، مقاله به صورت یک خط در میان در اختیار آنان گذاشته شود.

بخش قدردانی فراموش نشود.

اگر مقاله از پشتیبانی مالی برخوردار بوده است، در صفحه اول یا بخش قدردانی ذکر شود.

ترتیب نام مولفین درست باشد.

آدرس درست هر یک از مولفین از خودشان گرفته شود. 

هنگام ارسال مقاله به کنفرانس یا مجله، فراموش نکنید یک کپی هم برای مولفین دیگر مقاله بفرستید.

------------------------------------------------

1) دکتر احسان اله کبیر، استاد مهندسی برق، دانشگاه تربیت مدرس


  • محرم منصوری زاده

باهم

جمعه, ۱۷ خرداد ۱۳۹۲، ۰۱:۵۱ ب.ظ
سیمای مرکز همدان در برنامه باهم بنده را معرفی کرد. البته کمی پیاز داغش را زیاد کرده اند. به هر حال دستشان درد نکند. برای همین چند دقیقه فیلم یک روز در دانشکده ما مشغول کار بودند.

  • محرم منصوری زاده

دکتر دوگانه سوز

يكشنبه, ۲۴ دی ۱۳۹۱، ۰۷:۰۸ ب.ظ
یادداشت های گاه و بیگاه - دکتر دوگانه سوز

آخرین سرویس همدان هم که ساعت 12 شب از ترمینال آرژانتین حرکت می کرد، جا نداشت. راهی ترمینال آزادی شدیم می دانستم که اتوبوس های آنها هم دیگر جا ندارند. طبیعی هم هست. هوای آلوده تهران  و  سه روز تعطیلی همه را برای یک تنفس دو-سه روزه وسوسه می کند. گفتم تا دیر نشده سراغ سواری ها برویم و رفتیم. 

عجیب بود تعداد زیادی سواری خالی منتظر مسافر همدان بودند. بالاخره سوار شدیم و راه افتادیم. کرایه صندلی جلو 25 تومن و صندلی عقب 20 تومن بود. به همدان که رسیدیم خواهش کردم راننده ما را تا دم منزل برساند. او هم با خوشحالی پذیرفت. وقتی کرایه را حساب کردیم، دوستم گفت دو تومن هم کرایه چراغ قرمز تا اینجا را حساب کن و راننده با صدای کشدار گفت: آقای دوووکککککتوووووووررررر  من برای اینکه شما زیاد معطل نشید، از اون دو نفر دیگر 5 تومن کمتر گرفتم و بنابراین آن را از شما می گیرم. تو رو خدا اجازه بدید کرایه من کم نشه! سه تومن از ما بیشتر گرفت و با دهن پر یک «دکتر» نثار مان کرد و رفت. حساب کردم اگر روزی به طور متوسط دوبار به تهران برود و برگردد، 320 هزار تومان کاسب است و این یعنی کم کمش ماهی 6 میلیون تومن؛ نه تو بگو 5 میلیون. 

حقوق ماهیانه من کمتر از یک سوم یک ماه کاسبی او است. کار او سخت تر است یا من ؟ نمی دانم؛ از من بپرسند می گویم کار من سخت تر است. شاید هم کار او سخت تر باشد. البته صحبت من سر واژه «دکتر» است. به قول ضرب المثل معروف ایچیمیز اوزوموزو یاندیریر، چؤلوموز اوزگه لری! - درونمان خودمان را می سوزاند و بیرونمان دیگران را. عجب واژه ای است این دکتر! دوگانه سوز است. 



  • محرم منصوری زاده

آب و گل

سه شنبه, ۹ خرداد ۱۳۹۱، ۰۷:۴۵ ب.ظ
یادداشت های گاه و بیگاه - آب و گلدوستی پرسید: فرض کن وسط یک بیابان برهوت هستی و تنها یک لیوان آب همراه خود داری، با آن چه می کنی!؟ فکر نکردم و سریع گفتم: می خورمش! پرسید برای چی؟ گفتم برای رفع تشنگی. پرسیدم خودت چیکار می کنی !؟ گفت باهاش گل درست می کنم و می مالم به سرم! یاد یک پیامک قدیمی با مضمون مشابه افتادم: اگر در برابر کوهی مشکلات ریز و درشت قرار گرفتی و هیچ راه چاره ای نداری، دستات را به سوی آسمان دراز کن، بالا، بالا ، تای جایی که می تونی، بالاتر وبعد ... محکم بزن توسرت! 

گفتم که برای پاسخ به دوستم هیچ فکر نکردم، آسانترین و دم دست ترین پاسخ را دادم ولی بعدش خیلی فکر کردم؛ خیلی! دیدم  چنین روزی برای همه وجود دارد. روز مرگ، روز تسلیم و بیچارگی آدمهاست. می شود زندگی را همان بیابان و برهوت دید و همه داشته ها را یک لیوان آب. می شود  این یک لیوان آب را سر کشید و لحظه ای خنک شد و می شود با آن گل به سر گرفت. 

  • محرم منصوری زاده